Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-08@07:53:50 GMT

سندروم خشونت چه بلایی سرمان می‌آورد؟

تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۱۱۱۹۰

سندروم خشونت چه بلایی سرمان می‌آورد؟

خشونت در جامعه می‌تواند همه افراد را از کودکی تا سالمندی درگیر خود سازد. عاملان خشونت ضمن آنکه روان افراد را مجروح می‌سازند، روان کل جامعه را نیز مسموم می‌کنند و اکثرا تصمیماتی که هنگام خشم و عصبانیت اتخاذ می‌شود، اغلب نادرست و بدفرجام هستند.

به گزارش اعتماد، در حال حاضر جامعه شاهد اعمال رفتار‌های خشونت‌آمیزی است که در آینده می‌تواند تبعات منفی را برای افراد جامعه داشته باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نتیجه استمرار خشونت عمدتا منفی خواهد بود

«حسن موسوی‌چلک»، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در خصوص خشونتی که در حال حاضر در جامعه موج می‌زند و امکان دارد در آینده آسیب‌های فراوانی به افراد وارد کند می‌گوید: «بروز یک رفتار خشن از فرد بستگی به موقعیتی است که در آن واقع می‌شود. معنی دیگر این جمله این است که اگر یک نوجوان یا جوان امروزی یک رفتار خشنی را از خود بروز می‌دهد، الزاما به منظره استمرار یا تکرار آن یا خشن‌تر شدن آن رفتار نیست مگر آنکه یکسری از عواملی که باعث بروز خشم شده‌اند همچنان سر جای‌شان باقی بماند یا عوامل موثر در خشم قوی‌تر شوند و افراد مهارت لازم برای کنترل خشم یا کنترل عوامل موثر بر خشم را نداشته باشند در غیر این صورت تمامی افراد خواه ناخواه در موقعیت‌های خشن قرار می‌گیرند، اما با توجه به تفاوت‌هایی که دارند ظهور و بروز رفتار خشن در هر یک از افراد متفاوت است. حتی یک فرد در موقعیت‌های زمانی متفاوت و تاثیری که از آن عوامل می‌پذیرد شبیه به یکدیگر نیست و متفاوت است.

بنابراین یک نفر می‌تواند در موقعیت‌های مختلف رفتار‌های متفاوتی داشته باشد مثلا در یک مکانی که عوامل خشونت‌آمیز وجود دارد، شخص ممکن است خشمی را از خود بروز دهد ولی در زمانی دیگر اگر همین فرد در همان مکان مشابه قرار گیرد امکان دارد از خود خشمی بروز ندهد. پس صرفا نمی‌توان نتیجه گرفت افرادی که امروز رفتار خشنی را از خود نشان می‌دهند در آینده نیز به رفتار خشونت‌آمیز دست بزنند.

معمولا افرادی که مورد خشونت قرار می‌گیرند یا خشونت به آن‌ها اعمال می‌شود رگه‌هایی از احتمال تکرار خشونت توسط همان افراد وجود دارد. به عنوان مثال سال‌ها قبل در حوزه کودک‌آزاری پژوهشی صورت گرفت که مشخص شد ۳۰ درصد از افرادی که امروز کودک‌آزار هستند قبلا خودشان مورد آزار قرار گرفته بودند.

البته میزان پژوهش در این درصد‌ها متفاوت بود. بنابراین این احتمال وجود دارد که اگر فردی مورد خشونت قرار می‌گیرد بعد‌ها خودش همان رفتار خشونت‌آمیز را با دیگران تکرار کند. حالا این رفتار به چند دلیل تکرار می‌شود. یکی از این دلایل تاثیر منفی است که خشونت در فرد ایجاد می‌کند. دلیل دیگر این است که امکان دارد دیگران با اعمال خشونت نسبت به فرد نتیجه مطلوب گرفته باشند.

یعنی قبلا با اعمال خشونت به هدف‌شان رسیده‌اند برای همین فرد بر اساس همین تجربه آن رفتار را تکرار می‌کند وگرنه خشم ویروس نیست. ممکن است برخی افراد جامعه نه خشونتی انجام داده باشند و نه خشونتی دیده باشند، اما نظاره‌گر رفتار خشونت‌آمیز باشند. در هر صورت این ناظرین خشونت نیز به نوعی تحت تاثیر موقعیت و شرایط خشونت‌زا قرار می‌گیرند.

در کل فردی که مورد رفتار‌های خشونت‌آمیز واقع می‌شود دچار یک آزردگی خاطر خواهد شد و این موضوع بستگی به نوع رفتار خشونت‌آمیز دارد. مثلا فردی نظاره‌گر کتک خودن شخصی است یا برعکس خود شخص دارد فردی را کتک می‌زند، این‌ها تاثیراتی که از هم می‌گیرند شبیه به هم نیست.

مثلا یک نوجوان یا جوان شاهد اعمال خشونت‌آمیز توسط پلیس یا هر فرد دیگری می‌تواند باشد. خب دیدن چنین صحنه‌هایی بدون شک روی افراد جامعه تاثیر می‌گذارد منتها میزان تاثیرگذاری به چند عامل بستگی دارد. یکی از این عوامل به نوع خشونت، شدت خشونت و دفعات خشونت بستگی دارد.

عامل دیگر میزان مهارت کنترل خشم در فرد است. مورد دیگر حمایت‌های روانی و اجتماعی است یعنی وقتی فرد در موقعیت‌های خشونت‌آمیز قرار می‌گیرد باید این حمایت‌ها را دریافت کند. فرقی هم نمی‌کند که ناظر این رفتار‌ها باشد یا به او رفتار‌های خشونت‌آمیز اعمال شده باشد. عامل دیگر این است که گاهی مواردی که در خصوص خشم اعمال می‌شود به ظاهر ممکن است نشان منفی نداشته باشد، اما عوارض مشابهی دارد. مثلا وقتی یک فردی مورد تحقیر یا توهین یا تمسخر یا بی‌احترامی قرار می‌گیرد شبیه به عمل کتک خوردن نیست ولی قطعا تبعاتی برای فرد خواهد داشت.»

او در ادامه توضیح می‌دهد: «وقتی صحبت از خشونت می‌کنیم بیشتر افراد گمان می‌کنند منظور خشونت جسمی و فیزیکی است در حالی که اگر فردی مورد تحقیر یا توهین قرار می‌گیرد یا اگر یک کودک مورد تجاوز یا تعرض قرار می‌گیرد به همان اندازه می‌تواند تبعات منفی برای او ایجاد کند. اما وقتی خشونت در موقعیت‌های اجتماعی مثل خیابان، محل کار، مدرسه، حمل و نقل عمومی و... اتفاق می‌افتد روی افراد تاثیر می‌گذارد که می‌تواند در آینده با انواع آسیب‌های اجتماعی روبه‌رو شود.

این خشونت می‌تواند به صورت یک اعتراض اجتماعی اعمال شود یا در هر محیط دیگری صورت بگیرد به هر حال اعمال خشونت‌آمیز همیشه پیامد‌هایی را به دنبال خواهد داشت.

همین الان ما وقتی یک کلیپی مشاهده می‌کنیم که در آن یک فردی کتک می‌خورد حالا آن فرد می‌تواند پلیس یا مردم باشد در هر صورت این اعمال خشونت روی ما تاثیر منفی خواهد گذاشت. اما رفتار‌های خشونت‌آمیز یک نکته دیگر هم دارد و آن یادگیری است.

گاهی مواقع وقتی افراد رفتار خشونت‌آمیز را می‌بینند، ممکن است علاقه پیدا کنند به تکرار آن رفتار. خاطرم است اوایلی که فیلم‌های بروسلی در سینما برای تماشای مردم اکران می‌شد هر فردی که فیلم را می‌دید و از سینما بیرون می‌آمد دوست داشت مانند بروسلی رفتار کند، چون دیدن فیلم‌های خشن بر روحیه افراد ناخودآگاه تاثیر می‌گذارد.

بنابراین افرادی که فیلم‌های خشونت‌آمیز را مشاهده می‌کنند، می‌توانند دچار ترس و اضطراب شوند. معمولا در اعتراضات اجتماعی وقتی برخورد‌های خشونت‌آمیز اعمال می‌شود بعضی از افراد می‌ترسند و این آسیب اجتماعی می‌تواند به شکل‌های مختلف در همین افراد بعد‌ها بروز پیدا کند.

نتیجه استمرار خشونت عمدتا منفی خواهد بود. در برخی موارد آسیب‌های اجتماعی که از اعمال خشونت‌آمیز پدیدار می‌شوند بعد‌ها می‌توانند در افراد به خودآزاری تبدیل شوند و در برخی موارد دیگر ممکن است افراد اقدام به اعمال خشونت‌آمیز علیه دیگران کنند. در بعضی موارد نیز امکان دارد آسیب‌های اجتماعی که در افراد ایجاد شده آن‌ها را وادار به عمل تخریب کند.

این تخریب می‌تواند شامل روابط بین افراد یا تخریب اموال باشد. در کل خیلی سخت است که بگوییم انسانی آزار و اذیت اشخاصی را می‌بیند و عنوان می‌کند که نسبت به آن بی‌تفاوت است. این بی‌تفاوتی یک نوع فرافکنی به حساب می‌آید یعنی فرد می‌خواهد به نوعی سر خود را کلاه بگذارد در حالی که واقعیت این‌گونه نیست و انسان‌ها نمی‌توانند نسبت به رفتار‌های خشونت‌آمیز بی‌تفاوت باشند.»

خشونت‌های عریان در جامعه باعث می‌شود نوجوانان با آن همراهی کنند

«علیرضا شریفی‌یزدی»، جامعه‌شناس و روانشناس اجتماعی نیز در این خصوص می‌گوید: «دوره نوجوانی یک دوره بسیار خاصی است یعنی از هفت، هشت مرحله زندگی یک انسان اگر بخواهیم یک مرحله پرتلاطم را به صورت عادی جدا کنیم یقینا دوره نوجوانی است که با تغییرات فیزیولوژیک و تغییرات هورمونی همراه است که به‌تبع آن، تغییرات فکری را به دنبال دارد.

فرد از تفکر عینی دوران دوم کودکی به تفکر انتزاعی می‌رسد. در حالت عادی نوجوانان در این دوران جمع‌گریز و نصیحت‌گریز می‌شوند. گروه همسالان در این دوران مهم‌ترین مرجع تربیتی‌شان به حساب می‌آید و در این دوره به دلیل اینکه گذار از دوره کودکی به دوره نوجوانی است، تغییرات سنگینی را در یک بازه زمانی کوتاه برای نوجوان ایجاد می‌کند.

اگر خود این دوران که حتی در شرایط بسیار عادی دوران پرتنشی است با محیط نامساعد و نامناسب نیز همراه شود طبیعتا گذار از این دوران را برای نوجوان بسیار سخت‌تر می‌کند و اثرات منفی که در او به جای می‌گذارد بسیار عمیق‌تر خواهد شد. یعنی اگر ما یک رخداد مشترک را بین یک نوجوان، جوان، میانسال و سالمند در نظر بگیریم گاهی اثرات نامطلوب آن رخداد با بسامد ثابت، روی نوجوان ما چندین برابر دوره‌های بعدی زندگی خواهد بود. همان‌طور که اشاره شده است این محیط در وهله اول می‌تواند خانواده باشد.

ما در برخی موارد با بسیاری از خانواده‌ها روبه‌رو هستیم که با خشونت عریان و مستقیم با نوجوان‌شان برخورد می‌کنند. مثلا خشونت کلامی، خشونت فیزیکی، محروم کردن از نیاز‌های اولیه زندگی، مسائل عاطفی که گاهی نوجوان از آن محروم می‌شود. محیط دومی که نوجوانان تجربه می‌کنند، مدرسه است که عصیانگری علیه نظام آموزشی یک سویه وجود دارد که این محیط نیز می‌تواند اثرات ناگواری در دوره اول و دوم دبیرستان روی نوجوانان داشته باشد.

یکی از بارزترین نشانه‌های آن فشاری است که خانواده‌ها و مدرسه روی فرزندان می‌آورند برای کسب رتبه‌های برتر و بهتر در کنکور که معمولا گاهی چهار، پنج سال از زندگی نوجوانان را به خود اختصاص می‌دهد.

محیط سوم جامعه است. وقتی که افراد در جامعه خشونت‌های عریان را می‌بینند تاثیرات آن را نیز به لحاظ روحی و روانی احساس می‌کنند که این تاثیرات اثرش بیش از دو محیط اولی که عنوان کردم، است آن هم به دلیل این است که در محیط خانواده خشونت‌ها گاهی با مهر و محبت و عاطفه همراه می‌شود که در نوجوان حالت مهر و کین ایجاد می‌کند.

در محیط مدرسه نیز به دلیل اینکه گروه همسالان گروه مسلطی هستند امکان تخلیه فشار‌های روحی نوجوانان زیاد است، اما در جامعه به دلیل اینکه ساز و کار مناسبی برای تخلیه روحی نوجوانان و جوانان نداریم خشونت از هر نوع آن به ویژه خشونت‌های عریان و خشونت‌های مستقیم باعث می‌شود نوجوانان در وهله اول با پدیده خشونت همراهی پیدا کنند ولی بعد از مدتی آن‌ها دچار درماندگی آموخته شده، می‌شوند.

بدین شکل که نوجوانان می‌پذیرند شرایط این‌گونه است و وقتی این تضاد و تناقض در درون او حل نمی‌شود در آینده دست به رفتار‌های تخریبی می‌زند که در دو وجه فردی، درونی و بیرونی است.»

او در ادامه شرح می‌دهد: «در بُعد درونی به لحاظ روانی فرد دچار خودناتوان‌سازی می‌شود یعنی توانمندی‌های فردی‌اش را بروز نمی‌دهد. مثلا وقتی بر سر جلسه امتحان می‌رود در حالی که می‌تواند نمره ۱۶ را کسب کند نمره ۵ را کسب می‌کند... در بُعد فیزیکی نیز امکان دارد دچار انواع خودزنی‌ها که شامل تیغ‌زنی دست، تراشیدن موی سر، خاموش کردن آتش سیگار روی پوست بدن، خراش ایجاد کردن و... شود. نوع بارز‌تر خودزنی، خودکشی است که متاسفانه بر اثر فشار‌های محیطی فرد به این جمع‌بندی می‌رسد که موجودی بی‌ارزش و ناتوان برای حل مشکلات است و اساسا وجودش در عالم هستی اضافی و زیادی است و با یک جمع‌بندی سریع به سمت اقدام به خودکشی سوق پیدا می‌کند.

در کنار این مساله برخی افراد این موضوع را درونی نمی‌کنند، بلکه بیرونی می‌کنند. یعنی رفتار‌های ضد اجتماعی از آن‌ها سر می‌زند. این افراد در ابتدا به تخریب اموال عمومی دست می‌زنند. مثلا فرد وقتی وارد اتوبوس می‌شود، سعی می‌کند به صندلی اتوبوس آسیب وارد کند یا مبلمان شهری را بشکند یا هر کاری که از توانش ساخته است، در راستای آسیب به اموال وارد کند.

بعد از این هم رفتار‌های ضد اجتماعی دیگری از او سر می‌زند مانند اذیت و آزار دیگران، مزاحمت برای دیگران یا گاهی افتادن در دام گروه‌های تبهکار آن هم بیشتر نه به دلایل اقتصادی بلکه صرفا برای تخلیه هیجان و خشم. یکی دیگر از موارد صدمه به خویشتن مقوله گرایش به انواع مواد مخدر یا روانگردان است که در شکل سبک‌تر آن گرایش به سیگار یا مشروب است.

در بُعد اجتماعی وقتی نوجوان با انواع خشونت‌های ریز و درشت مواجه می‌شود اگر مداخله موثری صورت نگیرد این خطر وجود دارد که در زندگی آینده‌اش تبدیل به یک انسان تبهکار یا یک شخصیت ضد اجتماعی شود و همین موضوع زمینه جرم و جنایت را در جامعه افزایش می‌دهد.

آسیب‌های دیگری هم برای این افراد وجود دارد از جمله ناامیدی، پایین آمدن اعتماد به نفس و به‌تبع این‌ها از دست دادن عزت نفس، ناکامی، افسردگی و سرخوردگی... برخی از این افراد نیز در آینده دچار وسواس فکری یا اختلالات روحی مانند اختلالات دوقطبی یا شخصیت‌های مرزی می‌شوند که اکثر این اختلالات درمان قطعی ندارند و فقط قابلیت کنترل درمان را دارند.»

خشونت چیست؟

سال ۲۰۱۴ سازمان بهداشت جهانی در تعریف خشونت اعلام کرد: «استفاده آگاهانه از زور، قدرت، تهدید یا به کارگیری واقعه زور علیه خود، دیگری، گروه یا جماعت که نتیجه آن آسیب، مرگ یا زیان روانشناختی رشد نکردن و محرومیت است.» این تقریبا تعریفی مورد توافق است و روی برخی مفاهیم تاکید خاص دارد؛ مانند استفاده آگاهانه از زور یا قدرت علیه خود یا دیگری و حتی یک جماعت.

به جنبه‌های روانشناختی خشونت هم توجه شده است. یعنی حتی اگر تهدیدی صورت بگیرد که علیه افراد باشد، آن هم خشونت محسوب می‌شود. در این تعریف به نتیجه خشونت هم اشاره کرده که «رشد نکردن و محرومیت» است. حال با این تعریف، دسته‌بندی‌های مختلفی از خشونت ارایه کرده‌اند. مثلا در یک دسته‌بندی به ۴ نوع تقسیم شده است.

یک نوع خشونت آشکار و علنی است؛ مانند ضرب‌وشتم دیگران، یورش، دزدی همراه با خشونت، تجاوز و بی‌رحمی پلیس. بنابراین فاعل می‌تواند هر کسی باشد، اما نتیجه آن نوعی برخورد از موضع قدرت علنی ا‌ست. این خشونت آشکار است.

در دسته دوم، خشونت آشکار نهادی است. یعنی اجبار افراد به اجرای دستورها، اعلان جنگ، شورش و تجویز سیاست‌های مرسوم که در شرایط عادی به بهانه جنگ صورت می‌گیرد، یعنی نوعی تحمیل و اعمال زور.

نوع سوم، خشونت آرام شخصی و به معنی محرومیت فرد از خودمختاری شخصی است. مثلا اگر من به فرزندم اجازه ندهم که کتاب مورد علاقه‌اش را بخواند یا با دوست مورد نظرش تماس داشته باشد یا به مدرسه مورد علاقه‌اش برود، یک نوع خشونت آرام شخصی اعمال شده است.

نوع چهارم خشونت آرام نهادی است. بدون سروصدا مردم را از آزادی بیان، انتخاب سبک زندگی و دین محروم ساختن که حقوق شخصی افراد را به صورت نظام‌مند و سازمان‌یافته محدود می‌کند، امکان انتخاب‌های اجتماعی را از فرد می‌گیرد و به شکل‌های مختلفی محرومیت ایجاد می‌شود.

ممکن است که این محرومیت با اعمال قوانین یا اجرا نکردن قوانین صورت گیرد. این هم نوعی محروم ساختن است که کاملا در چارچوب ساختار‌های موجود یا به وسیله چارچوب‌های موجود صورت می‌گیرد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: خشونت رفتار های خشونت آمیز اعمال خشونت آمیز رفتار خشونت آمیز قرار می گیرد رفتار خشن خشونت ها رفتار ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۱۱۱۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تشدید خشونت‌ها علیه سیاستمداران، چالشی برای آلمان

در حالی که حمله خشونت بار به چندین سیاستمدار بلند پایه در آلمان در عرض چند روز جامعه سیاسی در این کشور را در شوک فروبرده است آمارها از افزایش چشمگیر حملات به سیاستمداران در سال‌های اخیر خبر می‌دهند. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، حمله مرگبار به یک مقام حزب سوسیال دموکرات در آلمان که وی را به شدت مجروح کرده است عرصه سیاسی در این کشوررا در شوک فرو برده و به شدت نگران کرده است.

به نوشته هفته نامه اشپیگل، سیاستمداران تقریباً از همه احزاب پس از حمله به ماتیاس ایکه، سیاستمدار بلند پایه حزب سوسیال دموکرات با وی ابراز همبستگی کردند. در بیانیه ای که در اختیار هفته نامه اشپیگل قرار گرفته است، آنها خواستار پایان دادن به این گونه خشونت ها شدند.

به این ترتیب پس از حمله به ماتیاس ایکه، نامزد اصلی ایالت زاکسن برای انتخابات اروپا، بیش از صد سیاستمدار این تشدید خشونت را محکوم کردند. در این بیانیه که در اختیار اشپیگل قرار گرفته است آنها متعهد به "تعامل محترمانه میان دموکرات ها" و محافظت از یکدیگر در برابر حملات فیزیکی شده اند.

"ماتیاس ایکه" در روز جمعه 3 ماه مه هنگام انتشار پوستر در درسدن مورد حمله قرار گرفت و به شدت مجروح شد. او باید در بیمارستان تحت درمان قرار می گرفت و عمل می شد.

کای گرینگ، سیاستمدار حزب سبز نیز به همراه یکی از همکاران حزبی در اسن مورد حمله قرار گرفت و یک نماینده حزب افراطی جایگزینی برای آلمان نیز در نیدرزاکسن با مشت به صورتش کوبیده شد.

در این بیانیه سیاستمداران آلمانی آمده است: ما اجازه نخواهیم داد افرادی که می‌خواهند جامعه ما را شکل دهند، توسط دشمنان دموکراسی با خشونت از خیابان‌ها رانده شوند. در اینجا مسئله راه درست مطرح است و ما با حرف بحث می کنیم نه با مشت. در این بیانیه آمده است: وقتی به لگد و مشت اجازه دهیم به جای استدلال‌های بهتر، در بحث‌های ما تصمیم‌گیری کند، همه شکست می‌خوریم.

هفته نامه اشترن در مطلبی نوشت: حمله به ماتیاس ایکه، اوج غم انگیز یک تحول طولانی مدت در آلمان است: تعداد حملات به سیاستمداران در آلمان هر سال به هزاران نفر می رسد.

حملات خشوت بار به چندین سیاستمدار و به ویژه به ماتیاس ایکه، نامزد انتخابات اروپا از حزب سوسیال دموکرات در درسدن (باعث وحشت در سراسر این کشور شده است. ارقام کنونی نشان می دهد سیاستمداران در آلمان مکررا قربانی چنین حملاتی می شوند.

اغلب اوقات این امر بر چهره های برجسته در سیاست فدرال آلمان تأثیر نمی گذارد و بیشتر بر افرادی تأثیر می گذارد که به صورت محلی سیاست انجام می دهند و می خواهند تغییر ایجاد کنند و عاملان می توانند در هر زمان حمله کنند.

بر اساس آمارها در پنج سال گذشته، مقامات امنیتی آلمان حدود 10500 حمله خشونت آمیز علیه سیاستمداران یعنی به طور متوسط ​​تقریباً شش مورد در هر روز را ثبت کرده اند - علاوه بر این، تقریباً 2500 حمله آتش‌سوزی یا آسیب‌های دیگر به ساختمان‌های متعلق به احزاب نماینده در بوندستاگ صورت گرفت.

این ارقام با استناد به پاسخ دولت فدرال آلمان به درخواست فراکسیون پارلمانی حزب افراطی جایگزینی برای آلمان منتشر شده است. این حزب تا حدی راستگرای افراطی و نمایندگان آن، همراه با سبزها، به ویژه تحت تأثیر این حملات قرار دارند.

در این میان به ویژه این مسئله نگران کننده است که خشونت فیزیکی در پنج سال گذشته تقریباً 1200 بار علیه نمایندگان احزاب استفاده شده است. و با وجود کاهش تعداد حملات در سال 2022، این روند به وضوح رو به افزایش است.

به گزارش روزنامه «تاگس اشپیگل»، نانسی فایزر، وزیر کشور فدرال آلمان اکنون می خواهد به سرعت یک کنفرانس ویژه از وزرای کشور تشکیل دهد تا در مورد پیامدهای حملات اخیر و اقدامات حفاظتی احتمالی صحبت کند.

فرانک والتر اشتاین مایر، رئیس جمهور فدرال آلمان نیز پس از این حملات ابراز شوک و حیرت کرد. وی در واکنش به تشدید خشونت ها علیه سیاستمداران گفت: «این شیوع خشونت یک هشدار است: هرکسی که می‌خواهد دموکراسی لیبرال ما را حفظ کند، اکنون باید در همه احزاب در برابر این حملات و سوء استفاده‌ها در رقابت‌های سیاسی کنار هم بایستد». من از همه می خواهم که بحث های سیاسی را مسالمت آمیز، با استدلال و احترام انجام دهند. اجازه ندهیم رادیکال ها برای از بین بردن آنچه دموکراسی ها را در مبارزات انتخاباتی تعریف می کند، از خشونت استفاده کنند.

روبرتا متسولا، رئیس پارلمان اروپا نیز با ماتیاس ایکه ابراز همدردی کرد.

پلیس شهر درسدن آلمان اعلام کرد چهار عامل ناشناس به این سیاستمدار 41 ساله حین نصب پوسترهای انتخاباتی در منطقه «اشتریزن» شهر درسدن حمله کردند. قبل از این حمله شخصی دیگر که مشغول نصب پوسترهای تبلیغاتی حزب سبز آلمان در همان منطقه بود نیز از سوی چهار نفر مورد حمله قرار گرفت.

پلیس آلمان درباره چگونگی حمله و عاملان آن اطلاعات بیشتری ارائه نکرده و وزارت امور داخلی دولت ایالت زاکسن اعلام کرد تحقیقات درباره این اتفاق در جریان است.

درخواست اتحادیه پلیس برای اختصاص یک صندوق ویژه به این نهاد امنیتی

از آنجایی که چندین سیاستمدار از سه حزب مختلف تنها در عرض چند روز در آلمان قربانی خشونت شدند اتحادیه پلیس این را به عنوان "وحشیگری فزاینده" می شناسد و خواهان چاره ای برای مثال در قالب یک صندوق ویژه است.

پس از حمله خشونت بار به ماتیاس ایکه، اتحادیه پلیس آلمان (GdP) خواستار افزایش چشمگیر حضور پلیس شده است. رئیس پلیس فدرال GdP گفت: "اقدام خشونت آمیز جمعه گذشته و همچنین سایر اقدامات خشونت آمیز مشابه در گذشته نزدیک نشان می دهد که خشونت فزاینده و عدم پذیرش فزاینده قانون اساسی دموکراتیک ما در برخی مناطق وجود دارد."  آندریاس روسکوف، رئیس این نهاد امنیتی گفت: بنابراین، حضور پلیس باید به میزان قابل توجهی افزایش یابد.

روسکوف همچنین خواستار تجهیزات بیشتر برای پلیس شد. وی تاکید کرد: ابزارهای فنی مانند نظارت دوربین باید حداقل در مکان های پر رفت و آمد گسترش یابد و همکاری بین مقامات امنیتی پلیس باید تشدید شود. او گفت: «نمی‌توان و نباید اینطور باشد که پلیس فدرال به تنهایی با 500 میلیون یورو کمبود در سال جاری به کار خود ادامه دهد.

این مقام امنیتی گفت: خریدهای مورد نیاز فوری، از جمله تجهیزات مدرن، غیرممکن باقی شده است. وی تاکید کرد: هرکسی که در امنیت داخلی صرفه جویی می کند قطعا در زوایای اشتباه پس انداز می کند، ما به یک صندوق ویژه امنیت داخلی نیاز فوری داریم، دیگر قابل قبول نیست که صرفه جویی هنگفت به قیمت امنیت داخلی انجام شود.

افزایش چشمگیر شمار اخراج های پناهندگان از آلمانکاهش کم سابقه نرخ زاد و ولد در آلمان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • فقر پژوهش در حوزه خشونت سیاسی
  • مدل جدید اعتبارسنجی بانکی امسال عملیاتی می‌شود
  • تراشه‌های مغزی به‌زودی از رده خارج می‌شوند/ چه بلایی بر سر بیماران می‌آید؟
  • چاپ ترجمه کتاب اقتصاددان آمریکایی درباره تحول در رفتار
  • (ویدئو) بلایی که یک موش بر سر پورشه میلیاردی آورد!
  • تشدید خشونت‌ها علیه سیاستمداران، چالشی برای آلمان
  • چرا دولتمردان آمریکا از خشونت‌ علیه دانشگاهیان این کشور در برابر دوربین‌ها ابایی ندارند؟
  • بلایی که یک موش بر سر پورشه میلیاردی آورد! (فیلم)
  • متقاضیان وام دست به عصا رانندگی کنند!
  • ببینید | بلایی که یک موش بر سر پورشه میلیاردی آورد!